اصول حسابداری چیست؟ 4 اصل پذیرفته شده در حسابداری
تعریف اصول حسابداری چیست؟ آموزش چهار اصل حسابداری به زبان ساده
چارچوب اولیه و زیربنایی حسابداری ابتدا بوسیلهی مفروضات شکل میگیرد و سپس بوسیله اصول حسابداری عملی میگردد. قوائد و راهنماییهای حاکم بر اندازه گیری، ثبت، طبقه بندی و گزارش نتایج معاملات و رویدادهای دارای اثر مالی بر یک واحد اقتصادی را اصول حسابداری میگویند. اصول حسابداری است که، نحوه اندازه گیری و تعیین سود را تعیین و چگونگی وضعیت مالی یک موسسه را مشخص میکند. حالا که با تعریف اصول حسابداری آشنا شدید، باید در مورد چهار اصول اصلی حسابداری بدانید.
معرفی اصل افشای کامل در حسابداری
اصل افشای کامل در حسابداری ایجاب میکند که رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوط به واحد تجاری به طور مناسب و کامل، افشاء گردد. به طور کلی، ارائه هر گونه اطلاعات درباره رویدادها و وقایع مالی در متن صورت های مالی و یا ضمائم از طریق یادداشت های توضیحی همراه با گزارشات مالی که بتواند بطور معقول در تصمیم گیری آگاهانه استفاده کنندگان تاثیر گذار باشد را اصل افشا میگویند.
اصل افشا در حسابداری، به این معنا نیست که هر چیزی باید افشاء گردد، بلکه در افشاء اطلاعات، اولاً باید هزینه تهیه و افشاء و ثانیاً مربوط بودن آن، مورد توجه قرار گیرد. اصل افشا با اجتناب مالیاتی، رابطه متقابل دارد؛ به عبارتی هرچه کیفیت اطلاعات داخلی و کیفیت افشا بهتر باشد، اجتناب از مالیات هم بیشتر خواهد بود.
اصل بهای تمام شده در حسابداری+ مزایا و معایب اصل بهای تمام شده
طبق اصل بهای تمام شده، مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمام شده در دفاتر ثبت میگردند. منظور از بهای تمام شده هر دارایی، ارزش مبادله نقدی آن تاریخ تحصیل است. بدهیها نیز معادل وجه نقد جاری مبادله که به عنوان بدهی متقبل شده مورد اندازه گیری قرار گرفته و ثبت میشود.
چنانچه دارایی از طریق مبادلات غیر پولی در اختیار واحد تجاری قرار گیرد، ارزش متعارف دارایی تحصیل شده رایگان نیز، ارزش متعارف (منصفانه) دارایی مشابه در بازار در زمان انتقال مالکیت است.
به عبارتی سادهترین پاسخ برای اصل بهای تمام شده تاریخی چیست، منعکس کردن داراییها به میزان بهای تمام شده تاریخی آنها در ترازنامه پایان سال است و نه ارزش روز آنها. در ادامه به معرفی مزایا و معایب اصل بهای تمام شده میپردازیم.
معایب اصل بهای تمام شده تاریخی
- تغییرات ارزش دارایی ها در طول سال های متمادی در نظر گرفته نمی شود.
- تغییرات ارزش پول در زمان مورد توجه قرار نمی گیرد.
مزایای روش بهای تمام شده تاریخی
- واقعی و قابل اتکا است.
- نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است.
- قابل رسیدگی و ردیابی است.
اصل تطابق هزینه ها با درآمد (اصل تطابق در حسابداری)
بر اساس اصل تطابق در حسابداری، هزینههای انجام شده جهت ایجاد درآمد، باید به حساب دوره ای که درآمد در آن تحصیل گردیده منظور گردد. به عبارت دیگر، سود هر دوره تفاوت بین درآمدهای تحصیل شده و هزینههای تحمیل شده برای کسب درآمد همان دوره است. در اصل تطابق هزینه ها با درآمد، بسیاری از هزینههای انجام شده در دوره جاری، بدلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی در دفاتر و صورت های مالی ثبت و گزارش میشوند. در تعریف سادهتر برای اصل مقابله هزینهها با درآمدها، باید درآمدها را در دورهای که تحقق مییابند شناسایی کرده و هزینههای متحمل شده برای تحصیل آن درآمدها را نیز، در همان دوره تحمل شناسایی کنیم.
مبانی شناخت هزینه عبارتند از:
- ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه
- تخصیص منطقی و سیستماتیک
- شناخت بلا درنگ (تسریع در شناخت)
- هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان)
ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه در اصل مقابله
برخی هزینه ها ارتباط مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دوره مالی واحد انتفاعی دارند، از این رو به موازات تحقق درآمد، دارایی های مصرف شده به عنوان هزینه شناسایی می گردد.
مثال: حق بازاریابی نماینده فروش، هزینه بسته بندی، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه حمل و تحویل کالا.
تخصیص منطقی و سیستماتیک در اصل تطابق در حسابداری
چنانچه در مواردی انتفاع از یک دارایی بیش از یک دوره گزارشگری به طول انجامد، و ارتباط مستقیم و آشکار علت و معلولی بین رویداد هزینه و درآمد خاص وجود نداشته باشد و انقضای بخشی از بهای تمام شده دارایی ها در ایجاد درآمد در چند دوره نقش اساسی ایفا کند، در چنین شرایطی کل بهای تمام شده بین دوره های مالی که انتظار انتفاع از آن می رود، به روش منطقی، منظم و سیستماتیک سر شکن میشود. مثال: هزینه استهلاک دارایی های ثابت، هزینه بهری تسهیلات بلند مدت، هزینه اجاره، هزینه بیمه.
اصل تطابق درآمد و هزینه و شناخت بلا درنگ ( تسریع در شناخت)
چنانچه بین هزینه بطور عینی ارتباط مستقیم و آشکاری با درآمدی خاص، وجود نداشته باشد و مخارج مزبور نیز، در دوره جاری فاقد منافع آتی بوده و صرفاً منافع اقتصادی دوره جاری از آن قابل انتظار باشد، علاوه بر این، ارتباط بین هزینه با درآمد شناسایی شده مرتبط با یک دوره زمانی مشخص باشد، در چنین شرایطی کل مخارج متحمل شده را بلادرنگ به عنوان هرینه دوره شناسایی میکنیم. مثال: حقوق پرداختی به مدیران و کارکنان اداری، هزینه های ناشی از دعاوی حقوقی.
هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان) با اصل تطابق
هزینهای که تعیین ارتباط آن به دوره یا دورههای مختلف غیر ممکن بوده و انتظار منافع جاری و آتی برای آن غیر قابل تصور میباشد. در چنین شرایطی، آن هزینه به عنوان زیان دوره جاری شناسایی و از درآمد دوره جاری کسر میگردد. مثال: جرایم پرداختی، خسارات وارده به دارایی ها در اثر حوادث غیر مترقبه. برای دریافت نکات مهم مالیاتی در خصوص اصل تطابق حسابداری، باید ماده 147 و 148 قانون مالیاتهای مستقیم را مطالعه کنید.
اصل تحقق درآمد، اصول اصلی حسابداری
قاعده کلی آن است که درآمد هنگامی که کسب می شود باید ثبت گردد و نه قبل از آن. قانون کلی برای شناخت درآمد، قابل اندازه گیری بودن، مربوط به و قابل اتکا بودن آن است. به عبارتی دیگر مطابق با اصل تحقق درامد، درآمد باید به محض تحقق شناسایی شود و نه در زمان دریافت وجه نقد.
بر اساس اصل درآمد، باید سه شرط زیر برای ثبت درآمد محقق شود:
- عملیات مربوط به تحصیل درآمد تکمیل شده باشد.
- مبلغ درآمد به طور معقول و مطمئن قابل اندازه گیری باشد.
- قابلیت وصول آن به طور معقول، مطمئن باشد.
پنج روش شناسایی درآمد
روش فروش: درآمد در مقطع فروش ثبت میشود.
روش وصول: تنها هنگامی استفاده میشود که دریافت وجه نا مطمئن باشد. در این روش فروشنده برای ثبت درآمد باید منتظر دریافت وجه بماند. این روش محافظه کارانهترین روش شناسایی درآمد به شمار میآید.
روش اقساطی: این روش نوعی وصول میباشد که برای فروشهای اقساطی استفاده میشود. در این روش، سود ناویژه (بهای تمام شده کالای فروش رفته – درآمد فروش) به تدریج که وجوه نقد وصول میگردد، ثبت میشود.
روش تکمیل کار: برای کارها و خدماتی که سالها به طول میانجامد میباشد و در مورد زمان ثبت درآمد، محافظه کارانه ترین شکل این است که کل درآمد در زمان تکمیل کار ثبت میشود.
روش درصد تکمیل کار (درصد پیشرفت کار): این روش نیز برای کارها و خدمات بلند مدت میباشد. بر اساس درآمد به تدریج که کار انجام میشود، شناسایی میگردد. به طوری که هر سال درصد تکمیل پروژه برآورد میگردد (مقایسه هزینههای انجام شده طی سال با کل هزینههای برآورده شده) و مطابق با آن درصد در آمد شناسایی میگردد. این روش زمانی مناسب است که درصد تکمیل کار در طور دوره قابل برآورده باشد. اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در زمینه اصل های حسابداری کسب کنید، به شما پیشنهاد میکنیم مقاله اصول و مفروضات حسابداری را مطالعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید